اولش یه جوی بود که ما رو گرفت رفتیم پیش استاد که آهای استادِ جان ،فلان کنفرانس در دیارم برگزار میشه یه مقاله بدیم دورهمی و بریم  شهرمون . استاد یه نگاه عاقل اندر سفیه به من کرد و گفت : جوجه فکلی دو هفته دیگه بیشتر وقت نمونده چه جوری وقت میکنی برو رد کارت (صد البته که استاد زیباتر گفتن ولی اینجانب مضمونش فرمودم). خلاصه ما رفتیم رد کارمون . 
یه هفته به انتهای تایم ، استاد ایمیلی زدن که فلانی جویای مقاله ی کنفرانس شهرتون ، بیا که برات یه سورپرایز دارم . از او به یک اشاره از ما به صد دویدن و به غلط افتادن و شیکر خوردن و فبهااااااا .

حالا باقیشم به درک که اصلا اکثپت میشه نمیشه !! اصلا مهم نیست به قول امیر دایورت میکنیم به پایین تنه ی محترم ،مهم همون تجربه ای بود که با همه ی به غلط افتادنامون به دست آوردیم .

راسی عکسامون به عنوان 24 نفر برتر دانشجویان ورودی 96 پرس کردن چسبوندن سینه ی دیوار . رفتیم قاطی خرخونای محترمه

خدایا مرسی که هستی کنارم . بللللهههه !

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها